یه مسافرت اتفاقی و دومین سفر ووروجکم
سلام توپول خوشگل مامانننننننننن الهی فدات بشم که هر چی قربونت میرم و بوست میکنم ولی سیرررررررر نمیشم عشق کوچولوی من هفته پیش 2شنبه یهووی یکی از دوستامون زنک زد گفت بیاین برین شمال ماهم برناممونو زودی جور کردیمو رفتیم عباس اباد تا جمعه اونجا بودیم خوب بود در کل بهتر از مسافرت قبلیه بود که تو یه کم کوچولو بودی و منو حسابیییییی اذیت کردی ولی این دفعه شبا بهتر خوابیدی و رو هم رفته سفر بدی نبود عزیزم ولی تا تو کوپول خان یه کم از اب و گل در نیایی من فعلاااااااا باید باهات سرو کله بزنم عزیزمممممممممم جونم برات بگه خدا رو شکر گوش شیطون کرررررر بازم هزار مرتبه شکرررررررررررر چشمت نزنم خوابت درست شده ساعت 12.تا 1 شب میخوابی البته وسطاش ب...
نویسنده :
♥مرجان مامان آران و باران♥
14:08